- بر اثر ((بَ. اَ ثَ))
- از پی، به دنبال
معنی بر اثر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
در بین در میان در خلال (مکان زمان) : در اثنای راه. توضیح: لازم الاضافه است
بادرم: ناتخشای اکار
Ineffective, Ineffectual, Unimpressive
неэффективный , невыразительный
unwirksam, wenig beeindruckend
неефективний , невиразний
nieskuteczny, nieimponujący
无效的 , 平凡的
ineficaz, pouco impressionante
inefficace, poco impressionante
ineficaz, poco impresionante
inefficace, peu impressionnant
ineffectief, onopvallend
ไม่มีประสิทธิภาพ , ไม่น่าประทับใจ
tidak efektif, tidak mengesankan
غير فاعلٍ , غير ممتازٍ
अप्रभावी , सामान्य
לא יעיל , חסר רושם
効果がない , 印象が薄い
비효율적인 , 인상적이지 않은
isiyofaa, asiye na athari
অকার্যকর , প্রভাবহীন
غیر مؤثر , بے اثر
از پی از عقب دنبال، پیر تابع، به تبع به پیروی. توضیح در باب استعمال (در اثر) بنظر ما بهتر همان (براثر) است که در نسخه های قدیمی دیده میشود و چون (اثر) اصلا بمعنی جاو نشانه پا و هر چیز یست که از چیزی بجا ماند پس براثر کسی یا چیزی یعنی پارا روی جا و نشانه پای آن کس و یا آن چیز گذاشتن و درین صورت شکی نیست که باید مقدم بر (اثر) حرف (بر) باشد که بمعنی روی است نه در اما از آنجا که بعدها اثر معنی اصلی خود را در استعمال مردم از دست داده و بمعنی نتیجه معمول گردیده بقیاس (در نتیجه) بعضی از مردم آنرا (در اثر) - که همین معنی را میرساند استعمال نموده و نوشته اند
بی اثر، بدون تاثیر
نامبارک شوم بدشگون
قرار گرفته بر درخت، برداشته وبلند شده وبمعنی قبول کننده
آشکارا بطور آشکار علی الظاهر
سمیره توش
با رونق، با رواج
Ineffectiveness
неэффективность
Unwirksamkeit